جدول جو
جدول جو

معنی قصه سرا - جستجوی لغت در جدول جو

قصه سرا
افسانه پرداز، افسانه گو، داستان سرا، راوی، قصه پرداز، قصه گو، نقال
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قصیده سرا
تصویر قصیده سرا
شاعری که قصیده می سراید، چکامه سرا
فرهنگ فارسی عمید
(پَ لَ سَ)
نام قریه ای از دهستان نشتادر تنکابن. (سفرنامۀ مازندران و استراباد رابینو ص 106)
لغت نامه دهخدا
(پُ)
که قصیده گوید. شاعر که قصیده به نظم آرد. رجوع به قصیده شود
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ سُ)
از دههای کوهسار است در مازندران. (ترجمه مازندران و استرآباد رابینو ص 172)
لغت نامه دهخدا
(کُ لِ سَ)
دهی از دهستان اسالم است که در بخش مرکزی شهرستان طوالش واقع است و 514 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قصیده سرا
تصویر قصیده سرا
شاعر
فرهنگ لغت هوشیار
پیام رسان نامه رسان آنکه عرضحال را بشاه و امیر رساند عریضه رسان: ای بدرگاه تو برقصه رسان صاحب ری ره نشین سر کوی کرمت حاتم طی
فرهنگ لغت هوشیار
مرتعی در راستوپی سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی